سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خسته امـــ خسته......

باز دلم تنگ است.....

برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید

باز دلم تنگ است
باز چشمانم باران می طلبد
آسمان دلم پر از ابرهای سیاه دلتنگی شده
باز من تنهایم
و در این سکوت حتی صدای ساز هم آرامم نمی کند
دل من باز کوچک شده
!برای آنکه نمیدانم کیست
ولی غیبتش مرا می آزارد
!من خودم را گم کرده ام...! کجا...؟
این را دیگر نمیدانم

Click to view full size image


+ نوشته شده در سه شنبه 91/5/17ساعت 5:20 عصر توسط *خسته...دلتنگ...* نظرات ( ) |



فقط بخاطر تو//////

برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید

به خاطر روی زیبای تو بود

که نگاهم به روی هیچ کس خیره نماند

به خاطر دستان پر مهر و گرم تو بود

که دست هیچ کس را در هم نفشردم

به خاطر حرفهای عاشقانه تو بود

که حرفهای هیچ کس را باورنداشتم

به خاطر دل پاک تو بود

که پاکی باران را درک نکردم

به خاطر عشق بی ریای تو بود

که عشق هیچ کس را بی ریا ندانستم

به خاطر صدای دلنشین تو بود

که حتی صدای هزار نی روی دلم ننشست

و به خاطر خود تو بود

فقط به خاطر تو

برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید


+ نوشته شده در دوشنبه 91/5/16ساعت 4:23 عصر توسط *خسته...دلتنگ...* نظرات ( ) |



یادم تو را فراموش!!!


.

 

نــامــت را...

خــاطـراتــت را...

بــو سـه هـایــت را...

و

لـمـس ِ حـس ِ بــودنـت را...

هـمـه ُهـمه را ، بــه دسـت سـرد بــاد سپـُـردم!

یــــادم تـــو را فـــــــرامــــــــوش

 


 

 


+ نوشته شده در چهارشنبه 91/5/4ساعت 11:16 صبح توسط *خسته...دلتنگ...* نظرات ( ) |



فراموش شدم!!!


یک دلخوریــــ کوچک بود !

گفتم " بیا فراموش کنیــمــــــ "

رفتی و پشت سرت را هم نگاه نکردیــــــ ....

فراموش شدمــــــ !


+ نوشته شده در چهارشنبه 91/5/4ساعت 11:9 صبح توسط *خسته...دلتنگ...* نظرات ( ) |



تو باید باشی تا کم نیاورم!!!!!!!!!!!!!!!


تـــــو باید باشی تا کم نیاورم...
باید باشی تا فراموش نکنم...
نفس کشیدن را...
عشق را... زندگی را...
بودن را... تــــــو باید باشی...
تا حریرِ نگاهت را ...
بپیچم دورِ تنهایی های دلم ودلگرم شوم ...
باید باشی...
تا دلم آسمان را...
پرواز را...
لمس کند...
نفس بکشد

 


+ نوشته شده در سه شنبه 91/5/3ساعت 1:44 عصر توسط *خسته...دلتنگ...* نظرات ( ) |



لمس کن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟

لمس کن........

لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم


تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست ...

تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ...

لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان ...

که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد

لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است و پُر شیار ...

لمس کن لحظه هایم را ...

تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستم?

لمس کن این با تو نبودن ها را

لمس کن!

+ نوشته شده در یکشنبه 91/5/1ساعت 7:26 عصر توسط *خسته...دلتنگ...* نظرات ( ) |